مامان خانم و بابا خان رفتند خونه خاله بهجت روستا از ظهر تا حالا نیمودن و من از این تنهایی دارم لذت میبرم یعنی کلی تخم خوردن دو تا لیوان بزرگ چای نبات خوردم لش کردم روی مبل و دو تا انار شیرین و ترش خوشمزه خوردم!!!!! و الان شدیدا خواهم میاد و اونها هنوز نیمودن و فردا صبح باید برم کلاس و خبری نیست
درباره این سایت